تأملاتی در باب انتخابات دولت‌های محلی بی‌سی ۲۰۱۸

علیرضا احمدیان – ونکوور

یکی از مباحث مهم مطرح‌شده در انتخابات ‌«شایسته‌سالاری» بود. بدون شک تک‌تک کاندیداها در خود شایستگی لازم را دیده‌اند و به‌همین جهت قدم پیش گذاشته و خود را در معرض قضاوت دیگران قرار داده‌اند.

از طرف دیگر همان‌گونه که هر کاندیدا به شایستگی خود اعتقاد دارد، سایر شهروندان حق دارند به نتیجه‌ای مشابه یا متفاوت در این موضوع برسند. طی چنین روندی، گروهی به حمایت یا انتقاد از یک یا چند کاندیدا می‌پردازند. این امر، عادلانه یا ناعادلانه، بخش مهمی از بازی‌های انتخاباتی در یک کشور آزاد است.

گله و شکایت از اینکه چرا فلان شخص کاندیدا شده، چرا فلان فعال سیاسی «لیست» داده یا صحبتی علنی له یا علیه کاندیدایی انجام داده، بی‌موضوع است چرا که هر شهروندی حق دارد نظر خود را ابراز کند و با دیگران در میان بگذارد.

این من و شماییم که باید خود با تحقیق به نتیجهٔ نهایی برسیم و بر آن اساس رأی دهیم. اتکاء مطلق به حرف دیگران بدون تحقیق شخصی در امر مهمی همچون انتخابات، نشانهٔ فقر فرهنگ سیاسی یک فرد یا جامعه است.

یکی دیگر از مباحث مطرح‌شده این بود که تعدادی از کاندیداها از انتخابات کنار بروند و همگی از یک فرد حمایت کنند. سه فرضیه که در دل این بحث قرار دارد این است که ۱- تعداد رأی‌دهندگان ایرانی‌تبار، ۲- حضور قطعی آن‌ها در پای صندوق‌ها و ۳- رأی حتمی آن‌ها در حمایت از کاندیدای واحد، می‌تواند در تعیین نتیجهٔ انتخابات نقشی کلیدی بازی کند. این سه فرضیه ممکن است درست یا نادرست باشند.

مهم‌تر آنکه، کاندیداها در خود توانایی برآورده‌ کردن منافع عمومی و خدمت به شهروندان دیگر را دیده‌اند. منافع شخصی نیز بدون شک در به میدان آوردن کاندیداها نقش داشته است. فشار بر کاندیداها برای پا گذاشتن بر منافع شخصی‌شان در جهت برآورده شدن منافع عمومی بر اساس پاره‌ای فرضیات گرچه امری شدنی ولیکن بسیار مشکل است. لازم به یادآوری است که اظهار نظر قطعی در مورد صحت فرضیات یادشده قبل از برگزاری انتخابات و بدون دسترسی به لیست رأی‌دهندگان غیرممکن است.

نکتهٔ قابل توجه دیگر، تلاش جامعهٔ ما برای کمک به یک ایرانی‌تبار برای تصدی پستی انتخابی در دولت است. فرض ما بر این است که انتخاب فردی از «ملیت» ما که با مسائل جامعهٔ ما آشناست به بلوغ سیاسی و بارورتر شدن جامعهٔ ایرانی کمک می‌کند.

بدون شک انتخاب یک ایرانی‌تبار شایسته، هدفی ارزشمند است ولی تجربهٔ استان انتاریو در انتخاب آقایان رضا مریدی، مجید جوهری و علی احساسی عملاً کمک زیادی در جهت رفع شکاف‌ها و اختلاف‌های درونی جامعهٔ ما نکرده است.

جامعهٔ ما دچار پاره‌ای مسائل بزرگ و جدی فرهنگی است. تا این مسائل به‌صورت علنی و آزاد باز نشوند و تا زمانی که فرهنگ سرکوب و حذف نظر مخالف رواج داشته باشد، بلوغ سیاسی ما با موانع زیادی روبه‌رو خواهد بود. انتخاب یک ایرانی با وجود آنکه خوشایند است، به‌نظر می‌رسد کمک شایانی به این پروسه نخواهد کرد چرا که درمان این «درد مشترک» نیازمند مشارکت همگانی است.

در مقایسه با جوامع مهاجر دیگر از قبیل هندی‌ها و چینی‌ها که نمایندگانی از «جنس خودشان» در دولت محلی، استانی و فدرال دارند، جامعهٔ ایرانی‌تبار در بی‌سی جامعه‌ای نوپا و جوان است. ما در حال یادگیری فرهنگ سیاسی کانادا هستیم. به‌علاوه، جامعهٔ ما هنوز درگیر اختلافات سیاسی و فرهنگی کشوری است که از آن مهاجرت کرده است.

بدون شک حضور ۹ کاندیدای ایرانی‌تبار در انتخابات دولت‌های محلی نقش عمده‌ای در افزایش اطلاعات و علاقه‌مندی ما در موضوعات مرتبط به دولت محلی ایفا کرد. به امید روزی که به‌صورت جامع و جدی با مشکلات فرهنگی و سیاسی جامعهٔ خود مواجه شویم و به‌سمت ایفای نقش پررنگ‌تری در سیاست کشوری که به‌واسطهٔ انتخاب شخصی و نه به‌دلیل تولد، آن را خانهٔ خود انتخاب کرده‌ایم، حرکت کنیم.

ارسال دیدگاه